بوعلی سینا کیست؟

طبق مستندات و روایاتی که درمورد بوعلی سینا گفته شده در این مقاله قسمتی از این روایات را به صورت کاملا مختصر و مفید برای آشنایی بیشتر با شیخ بوعلی سینا نوشته ام.

منجمی در روستای افشانه در بخارا مهمان پدر بوعلی سینا می شود به او می گوید: این دو ستاره که در آسمان می بینی امشب به هم می رسند. چند شب است که من منتظرم این دو به هم برسند و امشب بر اساس محاسبات نجومی به هم خواهند رسید. لطفا امشب من را بیدار کن که کار مهمی در این زمان دارم و باید آن را انجام دهم.

در هنگام صبح منجم از پدر بوعلی می پرسد: چرا مرا بیدار نکردی؟ پدر بوعلی در جواب می گوید: دیشب مرا حال معاشرت با همسرم به دست داد و از بیدار کردن تو غافل شدم.

منجم می گوید: خوب من این فرصت را از دست دادم ولی تو به دست آوردی. حاصل این معاشرت نابغه دهر خواهد شد. لذا حاصل این معاشرت حسین بن سینا (شیخ بوعلی سینا) شد. پس شکل گیری نطفه او در استثنائی ترین موقعیت نجومی اتفاق افتاد.

پس از تولد

بوعلی سینا در خانوادهای فرهنگی تحصیل کرد و به علت زمینه سرشتی که در وجود او بود از مکتب پدر بهره بیشتری می برد.

بوعلی سینا میوه رسیده و پربرکت عقل، هوش و درایت بشریت است. از هوش، ذکاوت، بدن قدرتمند، بینایی و شنوایی قوی بهره مند بود. وقتی از او می پرسند که زمان به دنیا آمدنت را به یاد داری؟

در جواب می گوید: بلی. ولی در آن زمان آسمان سوراخ سوراخ بود. چون مادرش برای آن که پرندگان و موجودات دیگر او را آزار نرسانند غربالی بر روی صورت او گذاشته بود لذا او آسمان را سوراخ سوراخ میدید.

قدرت بیناییش بالا بود و از مسافت بسیار دور ویژگیها و خصوصیات کاروان را بیان می کرد. مثلا روزی از مسافت دور می گوید: این کاروان در حال خوردن عسل است. به او می گویند: از کجا متوجه شدی که عسل می خورند؟ می گوید: چون می بینم مگسانی بالای سر آنان پرواز می کنند پس دارند عسل می خورند.

بوعلی در قرن و عصری فرهنگی، می زیست و مردم زمان او از سواد، علم و فرهنگ بالایی برخوردار بودند. او نزد بقالی شاگردی می کرد و این خود نشان دهنده سطح بالای سواد مردم آن زمان می باشد.

بوعلی از پشتکار و سماجت قابل توجه ای برخوردار بود. چنانچه می گوید: من کتابی فلسفی را ۴۰ مرتبه خواندم و نفهمیدم و بعد با خواندن کتابی دیگر آن کتاب فلسفی را می فهمم.

در مجلسی به او می گویند: تو از ادبیات بهره ای نداری پس إظهار نظر نکن. بوعلی می گوید: بعد مدتی کتابی ادبی نوشتم و به آنها تحویل دادم…

آنلاین مزاج شناسی شو و جوابشو همین الان ببین…

رسالة نبضیه بوعلی

روزی پادشاهی از او سؤالی می پرسد: بوعلی می گوید: من آن شب شربتی درست کردم و نوشیدم و تا صبح بیدار بودم که حاصل آن کتابت رسالة نبضیه بوعلی می شود.

بوعلی از وسعت علم و بخشایشگری زیادی برخوردار بود. کتابهایش را می نوشت و پخش می کرد و آنها را نگاه نمی داشت. و این خصوصیت اخیر او سبب رشد و توسعه علوم مختلف از جمله طب در جهان شد.

این نابغه دهر تمام زندگیش را وقف گسترش علم کرد و به زندگی خصوصی خویش نپرداخت لذا از خود فرزندی به یادگار نگذاشت.

بوعلی می گوید: هرگاه از درک و فهم موضوعی درمانده می شدم به مسجد جامع می رفتم و دو رکعت نماز می خواندم و حل آن مسأله و مشکل را از خداوند متعال درخواست می کردم. لذا رمز ماندگاری علم او هم همین می باشد که از خداوند جاودان در امور علمی خود یاری می طلبید.

از این رو هر کشور، گروه و قشری سعی دارد که بوعلی را به خود منتسب کند. تاجیک ها می گویند بوعلی تاجیکی است عربها می گویند عرب است و ایرانی ها هم می گویند ایرانی است و…

خاطره دکتر ریاضی درمورد بوعلی سینا

دکتر ریاضی می گفت: من داشتم مقاله ای راجع به نقش کندر بر افزایش حافظه در فرانسه ارائه می دادم و بک گراند تابلویم عکس شیخ الرئیس بود. آنها پرسیدند چرا عکس او را زده ای؟

گفتم: من ایرانی هستم و ایشان هم ایرانی است. آن شخص فرانسوی از من سؤال کرد آیا کتاب بوعلی در دانشگاه کشور شما تدریس می شود؟ گفتم: نه. گفت: ولی در دانشگاه کشور ما تدریس می شود پس بوعلی فرانسوی است نه ایرانی…

یکی دیگر از دوستان من که مسئول روابط بین الملل ما می باشد در یکی از دانشگاههای آمریکا راجع به قانونِ بوعلی سینا صحبت می کرد.

در این هنگام استاد دانشگاهی آمد و به او گفت: تو آمدی به ما قانون بیاموزی؟

ما با قانونِ بوعلی سینا زندگی می کنیم.

خاطره حکیم خیراندیش درمورد بوعلی سینا

حکیم خیراندیش میگوید: شیخ بوعلی سینا به طب سنتی عنایت ویژه ای دارد و از ایشان تذکراتی گرفتم که سعی دارم از ایشان در هر کنگره، سمینار، همایش و… دفاع کنم.

چون در جلسه و مجموعه ایی از بوعلی و کتابش انتقاد می کردند ولی من بنابر مصالحی از او دفاع نکردم و گفتم: خودشان بعد مقام علمی بوعلی را متوجه خواهند شد.

در آن شب خواب بوعلی را دیدم که به من گفت: چرا از من دفاع نکردی؟ این اولین باری بود که او را در خواب دیدم. از آن به بعد تصمیم جدی گرفتم که از او در هر جایی دفاع کنم . . .

لذا متن درسی اصلی دانشگاه طب سنتی ارمنستان را کتاب قانون بوعلی سینا قرار دادم و گفتم اولین رفرنس ما کتاب قانون است و اگر در اطلاعات طبی کسری آوردیم از حکمای دیگر کمک می گیریم.